بافت‌ مزانشیال‌ اطراف‌ سر جنین‌، از یك‌ طرف‌ محفظه‌ استخوانی‌ در اطراف‌ مغز ایجادمی‌كند كه‌ نوروكرانیوم‌ نامیده‌ می‌شود و از طرف‌ دیگر اسكلت‌ صورت‌ را ایجاد می‌نماید كه‌ویسروكرانیوم‌ نامیده‌ می‌شود.
در طی‌ تكامل‌ جمجمه‌، نوروكرانیوم‌ خود شامل‌ دو بخش‌ می‌باشد. قسمتی‌ از آن‌ كه‌به‌طریقه‌ غشایی‌ ساخته‌ شده‌ و از استخوانهای‌ پهن‌ تشكیل‌ می‌گردد، سقف‌ جمجمه‌ را می‌سازد(flat part) و دیگری‌ قاعده‌ جمجمه‌ می‌باشد كه‌ به‌ طریقه‌ داخل‌ غضروفی‌ ساخته‌ شده‌ وكندروكرانیوم‌ نامیده‌ می‌شود.

تكامل‌ قاعده‌ جمجمه‌
قاعده‌ جمجمه‌ كه‌ به‌ طریقه‌ اندوكوندرال‌ ساخته‌ می‌شود، در ابتدا از چند قطعه‌غضروف‌ مجزا تشكیل‌ می‌شود این‌ غضروفها به‌ هم‌ متّصل‌ شده‌ استخوانی‌ می‌شوند و قاعده‌جمجمه‌ را ایجاد می‌نماید. این‌ غضروفها به‌ شرح‌ زیر می‌باشد.
بافت‌ مزانشیمال‌ موجود در انتهای‌ سری‌ نوتوكورد به‌ همراه‌ سه‌ اسكلروتوم‌ پس‌سری‌،مجموعاً غضروف‌ پاراكوردال‌ parachordal را به‌ وجود می‌آورد كه‌ در تشكیل‌ قاعده‌استخوان‌ اكسیپیتال‌ شركت‌ می‌نماید. در همین‌ زمان‌ در جلوی‌ غضروف‌ مذكور در هر طرف‌غضروف‌ هیپوفیزی‌ در اطراف‌ غده‌ هیپوفیز در حال‌ تكامل‌ ایجاد می‌شود. غضروف‌ دوطرف‌در زیر غده‌ هیپوفیز به‌ هم‌ متّصل‌ شده‌ و جسم‌ استخوان‌ اسفنوئید را ایجاد می‌نماید. در جلوغضروف‌ هیپوفیزی‌ در هر طرف‌ غضروف‌ دیگری‌ به‌نام‌ trabecula cranii ایجاد می‌شود كه‌ باغضروف‌ طرف‌ مقابل‌ استخوان‌ اتموئید را ایجاد می‌نمایند. به‌ این‌ ترتیب‌ یك‌ صفحه‌غضروفی‌ در طرفین‌ خط‌ وسط‌ جمجمه‌ از جلو به‌ عقب‌ كشیده‌ می‌شود و قاعده‌ جمجمه‌ را ازناحیه‌ بینی‌ تا حد قدامی‌ فورامن‌ مگنوم‌ ایجاد می‌نماید. همزمان‌ با تكامل‌ غضروف‌های‌ فوق‌،تعدادی‌ توده‌های‌ مزانشیمی‌ در دو طرف‌ ایجاد شده‌ و به‌ ترتیب‌ از جلو به‌ عقب‌ شامل‌
ala orbitalis  و ala temporalis  و capsul periotic   می‌باشد كه‌ از جلو به‌ عقب‌ بال‌كوچك‌ اسفنوئید، بال‌ بزرگ‌ اسفنوئید و بخش‌ خاره‌ای‌ و ماستوئید استخوان‌ گیجگاهی‌ راایجاد می‌نماید. لازم‌ به‌ تذكر است‌ كه‌ درحد فاصل‌ بین‌ بال‌ اُربیتال‌ و تمپورال‌ شكافی‌ است‌ كه‌بعداً شكاف‌ كاسه‌ چشمی‌ فوقانی‌ را ایجاد می‌نماید و از آن‌ اعصاب‌ زوج‌ III و IV و VI وشاخه‌ افتالمیك‌ زوج‌ V عبور می‌نماید از سوراخهای‌ گرد و بیضی‌ كه‌ بر روی‌ بال‌ بزرگ‌اسفنوئید ایجاد می‌شود اعصاب‌ ماگزیلر و مندیبولر كه‌ از شاخه‌های‌ زوج‌ V می‌باشند عبورمی‌نمایند. در حد فاصل‌ بال‌ تمپورال‌ و كپسول‌ پری‌اوتیك‌، سوراخ‌ پاره‌ قرار دارد كه‌ از آن‌شریان‌ كاروتید داخلی‌ می‌گذرد و درحد فاصل‌ بین‌ كپسول‌ پری‌اوتیك‌ و غضروف‌ پاراكودال‌سوراخ‌ ژوكولار ایجاد می‌شود كه‌ محل‌ّ عبور اعصاب‌ زوج‌ IX و X و XI و ورید ژوگولارداخلی‌ می‌باشد.

سقف‌ جمجمه‌
استخوانهای‌ فرونتال‌ و پاریتال‌ و صدف‌ استخوانهای‌ تمپورال‌ و اكسیپیتال‌ به‌ طریقه‌غشایی‌ ساخته‌ می‌شوند. استخوان‌سازی‌ از مراكز استخوانهای‌ مذكور شروع‌ شده‌ و به‌ اطراف‌گسترش‌ می‌یابد. در طی‌ دوران‌ جنینی‌ استخوانهای‌ پهن‌ به‌ توسط‌ یك‌ نسج‌ همبندی‌ متراكم‌درمحلّی‌ به‌نام‌ سوتور با استخوانهای‌ مجاور مربوط‌ می‌باشند. در نقاطی‌ كه‌ بیش‌ از دواستخوان‌ به‌ هم‌ مربوط‌ می‌شوند شكاف‌ بین‌ آنها وسیع‌تر بوده‌ و فونتانل‌ یا ملاج‌ نامیده‌ می‌شودو در شش‌ ناحیه‌ قابل‌ رؤیت‌ می‌باشند. بزرگترین‌ آنها بین‌ استخوان‌ فرونتال‌ در جلو واستخوانهای‌ پاریتال‌ در عقب‌ می‌باشد و فونتانل‌ قدامی‌ نامیده‌ می‌شود. فونتانل‌ خلفی‌ بین‌استخوان‌ پاریتال‌ و صدف‌ استخوان‌ اكسیپیتال‌ وجود دارد. برای‌ مدتی‌ بعد از تولد فونتانلهای‌مذكور و بعضی‌ از سوتورها به‌ حالت‌ غشایی‌ باقی‌ می‌مانند ولی‌ به‌ تدریج‌ استخوانی‌ می‌شوندملاج‌ خلفی‌ در حدود ماه‌ سوم‌ پس‌ از تولد مسدود می‌شود ولی‌ ملاج‌ قدامی‌ درحدود اواسط‌سال‌ دوم‌ استخوانی‌ می‌شود.
در نواحی‌ طرفی‌ جمجمه‌ فونتانلهای‌ طرفی‌ تحتانی‌ قرار دارند كه‌ در هر طرف‌ دو عددمی‌باشند. فونتانل‌ قدامی‌ تحتانی‌ بین‌ صدف‌ استخوانهای‌ فرونتال‌ و تمپورال‌، زاویه‌ قدامی‌تحتانی‌ استخوان‌ پاریتال‌ و بال‌ بزرگ‌ اسفنوئید قرار دارد. فونتانل‌ خلفی‌ تحتانی‌ بین‌ صدف‌استخوان‌ پس‌سری‌، بخش‌ ماستوئید استخوان‌ تمپورال‌ و زاویه‌ خلفی‌ تحتانی‌ استخوان‌ پاریتال‌قرار دارد. این‌ فونتانلها در حدود سه‌ ماهگی‌ مسدود می‌شوند.
بسته‌ شدن‌ زود هنگام‌ درزهای‌ جمجمه‌ كه‌ تحت‌ عنوان‌ craniosynostosis می‌باشد یكی‌ ازآنومالیهای‌ جمجمه‌ به‌ حساب‌ می‌آید و موجب‌ تغییر شكل‌ جمجمه‌ و رشد نامتقارن‌ آن‌می‌گردد. به‌ دنبال‌ این‌ عارضه‌ به‌ سبب‌ این‌كه‌ رشد جمجمه‌ محدود می‌شود بنابراین‌ مغز رشدكامل‌ خود را به‌ دست‌ نمی‌آورد و موجب‌ میكروسفالی‌ می‌گردد.

نمای بیرونی قاعده جمجمه

 

تكامل‌ جمجمه‌ احشایی‌
تكامل‌ بخشی‌ از جمجمه‌ احشایی‌ به‌صورت‌ غضروفی‌ انجام‌ می‌شود بدین‌ ترتیب‌ كه‌انتهای‌ خلفی‌ غضروف‌ اوّلین‌ قوس‌ برونشال‌ كه‌ غضروف‌ مكل‌ نامیده‌ می‌شود، استخوانهای‌سندانی‌ و چكشی‌ را به‌ وجود می‌آورد. انتهای‌ خلفی‌ غضروف‌ دومین‌ قوس‌ برونشیال‌(غضروف‌ ریشرت‌) استخوان‌ ركابی‌، زایده‌ استیلوئید استخوان‌ گیجگاهی‌، شاخ‌ كوچك‌ وقسمت‌ فوقانی‌ جسم‌ استخوان‌ هیوئید را به‌ وجود می‌آورد. از طرف‌ دیگر بسیاری‌ ازاستخوانهای‌ صورت‌ از جمله‌ ماگزیلا، زیگوماتیك‌، مندیبول‌ و غیره‌ به‌ طریقه‌ غشایی‌ ساخته‌می‌ شوند.
در نوزادان‌، صورت‌ در مقایسه‌ با جمجمه‌ عصبی‌ یا نوروكرانیوم‌ كوچك‌ می‌باشد.علت‌ این‌ امر این‌ است‌ كه‌ اولاً سینوسهای‌ پارانازال‌ یا ایجاد نشده‌اند و یا اگر ظاهر شده‌اند رشدزیادی‌ ندارند. ثانیاً استخوان‌ مندیبول‌ به‌علت‌ عدم‌ ظهور دندانها كوچك‌ می‌باشد. بعداً با رشدكودك‌، سینوسهای‌ پارانازال‌ به‌ اندازه‌ طبیعی‌ خود می‌رسند و با خروج‌ دندانها، فك‌تحتانی‌اندازه‌ طبیعی‌ خود را به‌ دست‌ می‌آورد و در نتیجه‌ صورت‌ به‌ اندازه‌ طبیعی‌خودمی‌رسد.

نمای درزها و فونتنل های جمجمه از نمای مختلف در مرحله جنینی

 

آناتومی‌ كاربردی‌
بسیاری‌ از اجزاء جمجمه‌ از روی‌ پوست‌ قابل‌ لمس‌ بوده‌، این‌ اجزاء به‌ شرح‌ زیرمی‌باشند:
فرورفتگی‌ بین‌ دو كنار فوق‌ كاسه‌ چشمی‌ كه‌ نازیون‌ nasion نامیده‌ می‌شود، برجستگی‌بالای‌ آن‌ كه‌ گلابلا glabella نام‌ دارد و لبه‌ تیز كناره‌ خارجی‌ كاسه‌ چشم‌ كه‌ از زایده‌ فرونتال‌استخوان‌ گونه‌ تشكیل‌ می‌شود قابل‌ لمس‌ است‌. در نمای‌ طرفی‌ جمجمه‌، قوس‌ زیگوماتیك‌ كه‌از جوش‌ خوردن‌ زایده‌ زیگوماتیك‌ استخوان‌ تمپورال‌ و زایده‌ تمپورال‌ استخوان‌ گونه‌تشكیل‌ می‌شود نیز قابل‌ لمس‌ است‌، شریان‌ تمپورال‌ سطحی‌ كه‌ از انتهای‌ خلفی‌ این‌ قوس‌ عبورمی‌نماید، نبض‌ شریانی‌ قابل‌ اطمینانی‌ را برای‌ متخصصین‌ بیهوشی‌ ایجاد می‌نماید. تمام‌ سطوح‌استخوان‌ مندیبول‌ بجز زایده‌ كورونوئید را می‌توان‌ لمس‌ نمود. كوندیل‌ مندیبول‌ را با گذاشتن‌انگشت‌ در جلوی‌ سوراخ‌ گوش‌ خارجی‌ و باز و بسته‌ نمودن‌ دهان‌ می‌توان‌ لمس‌ نمود.سوراخهای‌ منتال‌، اینفرااُربیتال‌ و سوراخ‌ یا بریدگی‌ سوپرااُربیتال‌ در امتداد خطی‌ قرار دارندكه‌ به‌طور عمودی‌ از بین‌ اوّلین‌ و دومین‌ آسیای‌ كوچك‌ بگذرد از این‌ سوراخها به‌ ترتیب‌اعصاب‌ منتال‌، اینفرا اوربیتال‌ و سوپرااُربیتال‌ كه‌ انشعاباتی‌ از عصب‌ زوج‌ پنج‌می‌باشند،می‌گذرد.
سقف‌ جمجمه‌ تاحدودی‌ دارای‌ قوام‌ الاستیكی‌ می‌باشد. بنابراین‌ در طی‌ ضربات‌وارده‌ به‌ جمجمه‌ می‌تواند به‌ مغز آسیب‌ برساند، بدون‌ این‌كه‌ موجب‌ شكستگی‌استخوانهاشود.
از نظر رادیولوژی‌، درزهای‌ بین‌ استخوانهای‌ جمجمه‌ از جمله‌ درزمتوپیك‌ (كه‌ در8% موارد  دیده‌ می‌شود) و عروق‌ مننژیال‌ و وریدهای‌ دیپلوئیك‌ از این‌ نظر كه‌ با خطوط‌شكستگی‌ قابل‌ اشتباه‌ هستند، اهمیت‌ دارند، ولی‌ چون‌ قاعده‌ جمجمه‌ شكننده‌تر از سقف‌ آن‌می‌باشد و بیشتر دچار شكستگی‌ می‌شود، خط‌ شكستگی‌ از محل‌ّهایی‌ كه‌ مقاومت‌ كمتری‌دارند از جمله‌ حفره‌ مغزی‌ میانی‌، حفره‌ هیپوفیزی‌ و سوراخهای‌ قاعده‌ جمجمه‌ عبورمی‌نماید، ولی‌ به‌ ندرت‌ بخش‌ خاره‌ای‌ استخوان‌ تمپورال‌ كه‌ دیواره‌ محكمی‌ برای‌ قاعده‌جمجمه‌ ایجاد می‌نماید دچار شكستگی‌ می‌شود.
در شكستگی‌ حفره‌ مغزی‌ قدامی‌ ممكن‌ است‌ سینوسهای‌ پیشانی‌، اتموئید و اسفنوئیدآسیب‌ ببیند كه‌ احتمال‌ دارد با نشت‌ مایع‌ مغزی‌ نخاعی‌  (C.S.F) Cerebrospinal fluidبه‌درون‌ حفره‌ بینی‌ و دهان‌ همراه‌ باشد. در شكستگی‌های‌ این‌ حفره‌ ممكن‌ است‌ صفحه‌ غربالی‌آسیب‌ ببیند و در نتیجه‌ به‌ سبب‌ پاره‌ شدن‌ الیاف‌ پیاز بویایی‌، عصب‌ بویایی‌ آسیب‌ دیده‌ وanosmia  (از بین‌ رفتن‌ حس‌ بویایی‌) ایجاد شود. همچنین‌ ممكن‌ است‌ خط‌ شكستگی‌ از كانال‌اپتیك‌ بگذرد و قطع‌ این‌ عصب‌ و كوری‌ را به‌ دنبال‌ داشته‌ باشد.
شكستگی‌های‌ حفره‌ میانی‌ ممكن‌ است‌ به‌علت‌ آسیب‌ استخوان‌ اسفنوئید، موجب‌خونریزی‌ به‌ داخل‌ حفره‌ دهان‌، خونریزی‌ و یا نشت‌ C.S.F از گوش‌ و صدمات‌ اعصاب‌تعادلی‌، شنوایی‌ و چهره‌ای‌ شود.
شكستگی‌های‌ حفره‌ مغزی‌ خلفی‌ گاهی‌ با صدمات‌ اعصاب‌ مغزی‌ همراه‌ است‌.