مردان مریخی ، زنان ونوسی

فرض کنید مردها از سیاره مریخ و زنها از سیاره ونوس آمده اند . سالها پیش ، روزی از روزها وقتی مریخیها پشت تلسکوپ نشسته ، سایر سیارات را رسد می کردند ، ونوسیها را کشف کردند . با دیدن ونوسیها احساسی در آنها بیدار شد که قبلاً هرگز آن را تجربه نکرده بودند .
مریخی ها به ونوسی ها دل باختند و چندی بعد با سفینه هایی که اختراع کردند ، راهی ونوس شدند . ونوسیها از مریخی ها استقبال کردند آنها به غریزه می دانستند که چنین روزی فرا خواهد رسید . عشق ونوسیها و مریخی ها اعجاز گونه بود . آنان از با هم بودن و از اینکه می توانستند در کنار هم کارکنند به وجد آمده بودند . آنان با آنکه از دو سیاره متفاوت بودند از تفاوتهای یکدیگر لذت می بردند آنها ماهها وقت صرف کردند تا یکدیگر را بشاسند و از نیازها و افکارهای رفتاری هم آگاه شوند . آنان سالها در هماهنگی و عشق با یکدیگر زندگی می کردند . آنگاه تصمیم گرفتند که به زمین پرواز کنند .
ابتدا همه چیز عالی و بی کم وکاست بود اما تحت تأثیر فضای زمین قرار گرفتند به طوری که وقتی یکی از روزها از خواب بیدار شدند با فراموشی از نوع خاصی روبرو شده بودند که اسمش بیماری فراموشی انتخابی بود . مریخی ها و ونوسیها فراموش کردند که از سیاره های متفاوتی آمده اند و قرار بر این است که با هم تفاوتهایی داشته باشند . صبح یکی از روزها آنچه را درباره تفاوتهای خود آموخته بودند فراموش کردند و از آن روز تا به حال زنها و مردها با هم اختلاف داشته اند.
تفاوتهای عمده میان زن و مرد
ساده ترین راه حل توجه به تفاوتهای زن و مرد ، بررسی جنبه های جسمانی آنها است .
سوای تفاوتهای بارز نظام تولید مثل میان زن و مرد ، تفاوتهای عمده دیگری میان دو جنس مرد و زن وجود دارد که به عنوان نمونه می توان به چند مورد زیر اشاره کرد :
تفاوتهای جسمی
1-مردها معمولاً ازپوست ضخیم تری برخوردارند و زنها در سنین پائین تر از مردها ، پوستشان چروک می شود .
2- تارهای صوتی زنها کوتاهتر است به همین دلیل صدای مردها در مقایسه با زنها عمیق تر است
3- مردها خون سنگین تر و غلیظ تری دارند . گلبولهای قرمز در مردها 20 درصد از زنها بیشتر است و معنای آن این است که مردها اکسیژن بیشتری دریافت می کنند و انرژی در آنها بیشتر است . مردها همچنین در مقایسه با زنها نفسهای عمیق تری می کشند اما سرعت تنفس در زنها بیشتر است .
4- مردها تا حدود زیاد استخوان بیشتری از زنها دارند . استخوان زنها نه تنها کوچکتر است ، بلکه به شکل متفاوتی در بدن قرار گرفته اند . طرز راه رفتن متفاوت زنها ناشی از ساختار استخوانی بدن آنهاست . لگن در زنها پهن تر است و به همین دلیل برای هر قدمی که بر می دارند به حرکت بیشتری احتیاج دارد و به همین دلیل موقع راه رفتن بدن زنها تاب بیشتری می خورد .
5- نسبت عضله به چربی در مردها بیشتر است به همین دلیل وزن کم کردن برای مردها از زنها ساده تر است . مردها به لطف این عضله اضافی،به سرعت بیشتری کسب انرژی می کنند . از سوی دیگر در زیر پوست خود لایه چربی بیشتری دارند . این چربی بیشتر انها را در زمستانها گرمتر و در تابستانها سردتر نگه می دارد . چربی بیشتر میزان ذخایر انرژی زنها را بالا می برد و به همین دلیل استقامت آنها از مردها بیشتر است . اما به رغم اهمیت تفاوتهای جسمانی ، آنچه در بهبود مناسبات میان زن و مرد مؤثر است ، تفاوتهای ذهنی و روانی میان آنهاست اما تفاوتهای فیزیولوژیایی ، شرایط را برای تفاوتهای عمیق تر روانی فراهم می سازد
تفاوتهای روانی
زن و مرد نه تنها به لحاظ بیولوژی و آناتومی با هم متفاوتند ، بلکه در زمینه های روانی نیز با هم اختلاف دارند زنها در مقایسه با مردها غریزی تر هستند و به عشق و روابط بیشتر بها می دهند و در برخورد با استرس واکنشهای متفاوتی را به نمایش می گذارند .
تفاوتهای زن و مرد بیشتر ناشی از برنامه ریزی DNA است در زندگی حقیقی ، همه مردها مثل هم نیستند همانطور که همه زنها هم مانند یکدیگر نیستند به همین دلیل ایجاد یک تصور کلیشه ای از مردها و زنها به شکلی که تمام مردها و زنها را در بر گیرد اقدامی اشتباه است .
بسیاری از زنان روزگار ما می خواهند مانند مردها رفتار کنند ، آنها مترصد عشق و آزادی و احترام بیشتر هستند و در جریان آن ، ارزشهای زنانه خود را منکر می شوند .
از سوی دیگر بسیاری از مردها برآنند که نرم و حساس ظاهر شوند تا خواسته این زنان را برآورده سازند . این مردها در جریان تقویت ویژگیهای زنانه ، بسیاری از کیفیات مردانه خود را منکر می شوند و در نتیجه با مشکلات زیادی برخورد کرده اند .
روی هم رفته می توانیم با درجه اطمینان بالا بگوییم که زن و مرد ضمن آن که باید امکانات بالقوه خود را تهالی بخشند ، لازم است که به ویژگیهای مختص جنس خود و پرداختن به ویژگیهای خاص جنسیت خود توجه داشته باشند .
زنده نگه داشتن اشتیاق
زندگی با کسی که دقیقاً مثل خود ما باشد ملال انگیز است . برای روشن نگاه داشتن شعله های اشتیاق در زندگی زناشویی ، باید تفاوتهای خود را حفظ کنیم و به تدریج با کیفیات و خصوصیات همسر خود آشنا شویم
نوع ویژه ای از مردها جذب زنان گرم ، پذیرنده و احساسی و مهربان می شوند . مردی که به این ویژگیهای زنانه جذب می شود ، اغلب سرد ، پرخاشگر ، قاطع ، منطقی و موفق است اینها جنبه های رویه مردانه او هستند که می خواهند پس از ترکیب شدن با زن گرم و صمیمی و پذیرنده تعادلی ایجاد کنند .
مرد با پذیرفتن و استقبال از کیفیات مونث یک زن ، خود به خود جنبه های زنانه خود را پذیراتر می کند . سردی و بی اعتنایی مرد در معرض گرما و محبت زن به تعادل می رسد و قدرتش در معرض عشق زن متعادل می گردد . اینگونه مرد کامل می شود و به جامعیت می رسد .
چرا در برابر تفاوتهای خود مقاومت می کنیم ؟
درک علت مقاومت زن و مرد در برابر یکدیگر ، به درک این مطلب کمک می کند که چرا مردهایی که در اوایل دوران آشنایی و ازدواج تا این حد شیفته و مشتاق یکدیگرند ، از هم فاصله می گیرند و حرارت میانشان سرد می شود ؟
زوجها معمولاً در اوایل دوران آشنایی بهترین خویشهای خود را عرضه می کنند و وقتی مقاومتشان در برابر یکدیگر بالا می گیرد ، سعی می کنند با تغییر دادن خود سازگار شوند .
چگونه زن و مرد دنیا را متفاوت می بینند ؟
زنها تحت تأثیر خصوصیات خود به روابط متقابل بهای بیشتری می دهند به موضوعاتی نظیر عشق ، روابط ، ارتباط ، با هم درد دل گفتن ، همکاری و هماهنگی علاقه مند هستند
اما مردها به این توجه دارند که بخش ها و اجزاء چگونه کل را شکل می دهند . مردها به تولید ، نتیجه ، رسیدن به هدف ، قدرت ، رقابت ، کار ، منطق و کارایی علاقه مندتر هستند .
خشونت جنس مذکر
وقتی مردی رنجشی به دل می گیرد ، اگر قبل از تحلیل عینی اتفاقی که افتاده احساساتش جریحه دار شود ، به احتمال زیاد خشمگینانه واکنش نشان می دهد . البته این واکنش شدید آنقدرها بد و وحشتناک نیست . با این تفاوت که مردها این ناراحتی خود را بروز می دهند
احتمالاً منفی ترین نوع به نمایش گذاشتن رنجش مردها ، انتقام جویی است . وقتی مردی رنجش به دل دارد ، با خشم گرفتن بر یک شخص دیگر ، ناراحتی اش را به نمایش می گذارد . این یکی از عناصر مهم روان مردان است .
مرد با رفتار خشونت آمیز می خواهد روان خود را از تالم تخلیه کند و به احساس بهتری برسد . در حالات افراطی این مردها ، گاهاً ممکن است که از ناراحت شدن و رنج کشیدن مرد دیگری خوشحال شوند . این موضوع در زنها هم دیده می شود اما شدتش بسیار کمتر است .
خشونت جنس مونث
زنها هم البته می توانند خشونت کنند . اما این تنها زمانی اتفاق می افتد که جنبه زنانه آنها به قدری زیر فشار قرار بگیرد که برای حراست از خود ، رفتارهای مردانه را به نمایش می گذارد . وقتی زنها خشونت می کنند ، نشانه آن است که جنبه مردانه آنها بر آنان حاکم شده است .
وقتی با آنها بدرفتاری می شود ، به این تمایل پیدا می کنند تا دیگران را مسئول ناراحتی خود معرفی کنند در اینصورت آنها احساس آرامش می کنند .
زن برای تخفیف رنجش خود به این نیاز دارد که مشکلش را با همسرش در میان بگذارد . زن برای تخفیف ناراحتی خود به درک و محبت احتیاج دارد و نهبه عصبانیت و توهین . وقتی نمی تواند به قدر کافی از محبت همسرش برخوردار شود ، سعی می کند با برانگیختن احساس همدردی با همسرش به این مهم برسد و برای رسیدن به مقصود در دیگران تولید احساس گناه می کند .
زنها با دادن احساس گناه به همسرانشان با خود به این نتیجه می رسند که مستحق بدرفتاری آنها نبوده اند اما این روش به جای بهتر کردن شرایط ، مرد را می رنجاند و او را به گرفتن انتقام تشویق می کند
زنها می توانند با لحن صدا و حالت حرف زدن خود به شوهرانشان احساس گناه بدهند اما مردها از روشهای مستقیم تری استفاده می کنند .
چیزی که مرد نیاز دارد
در شرایط استرس آمیز مرد به فرصتی احتیاج دارد که افکار و احساساتش را سبک ، سنگین کند تا اینکه بداند چه کرده و چه می توانست کرده باشد بعد می تواند به راحتی درباره اینکه چه اتفاقی افتاد و چرا این اتفاق افتاد حرف بزند
در این شرایط مرد بیشتر جوابگوی اشتباهاتش می شود و می تواند بی آنکه طبیعت مردانه خود را سرکوب کند خودش را تغییر بدهد .
مرد زمانی می تواند به اشتباهات خود اعتراف کند که به این نتیجه برسد اگر قبلاً چیزی را که حالا می دانم می دانستم ، طور دیگری رفتار می کردم .
چیزی زن به آن نیاز دارد
وقتی زنی ناراحت است به زمانی احتیاج دارد تا با حرف زدن و درد دل گفتن احساسات خود را مرور کند تا بتواند در مقام زنی مهرانگیز ، قدرشناس ، پذیرنده و اعتماد کننده ظاهر شود .
وقتی زن نتواند احساسات خود را جستجو کند ، کلافه می شود .
وقتی زنها ناراحت هستند مردها اغلب در مقام داوری و سرزنش بر می آیند و این در حالی است که زنها بیش از هر چیز به حمایت همسران خود احتیاج دارند و کمتر می خواهند که احساسات آنها اصلاح شود و کسی بر ایشان تعیین تکلیف بکند .
وقتی مردها به درستی بدانند و درک کنند که آنها چگونه ناخواسته همسران خود را می رنجانند ، ملاحضه کارتر می شوند و رفتار خویشایندتری را به نمایش می گذارند .
زنان منبسط و مردان منقبض می گردند
در حالی که زنها میل به انبساط دارند ، مردها ترجیح می دهند که خودشان را عقب بکشند و حالت انقباض بگیرند . توجه داشته باشید که مردها میل به مرکز دارند به همین دلیل است که مردها اغلب در کار ارتباط با زنها با دشواری روبرو هستند .
معمولاً وقتی مردی می خواهد حرف یزند موضوع صحبت خود را بارها و بارها در ذهنش مرور می کند و بعد حرف می زند اما زنها عکس این رفتار را دارند .
بسیاری از مواقع مردها به این دلیل که از این تفاوتها آگاه نیستند ، از زنها ناراحت می شوند . آنها ناخواسته در این جریان طبیعی مربوط به جنس مونث دخالت می کنند یا به نظرشان می رسد که دارند وقت را هدر می دهند و اما مردانی که از این موضوع اطلاع دارند به گونه ای غیرداوری کننده به سخنان همسرشان گوش می دهند و در مقام حمایت از او بر می آیند .
ورود به اتاق
زن و مردها هر کدام به شکلی به اتاقی وارد می شوند مرد وارد اتاق که می شود نقطه ای را انتخاب می کند و به آن سمت می رود کمی به اطراف نگاهی می کند تا موقعیت خود را تشخیص دهد . همه اینها چند ثانیه بیشتر طول نمی کشد به عبارت دیگر ابتدا به یک نقطه مرکزی توجه می کند و بعد از آنجا انبساط پیدا می کند و به محیط وسیعتری توجه می کند .
اما زن بر عکس ، وقتی وارد اتاق می شود ، با یک نگاه به اطراف موارد مختلفی را در نظر می گیرد . به همه اتاق نظر می کند تا جایی را برای خود بیابد . متوجه رنگ دیوارها و چیدمان اتاق و نصب تابلوها و غیره می شود بعد وقتی تصویری کامل از اتاق به دست آورد ، نقطه ای را انتخاب می کند و آنجا مستقر می گردد .
مکالمه تلفنی
مردها دوست ندارند وقتی تلفنی حرف می زنند کسی حرفشان را قطع کند یا به آنها حرفی بزند . زنها از این رفتار مردها حیرت می کنند . برایشان قابل درک نیست که چرا مردی باید از این که صحبتش قطع می شود ناراحت گردد .
زنها متوجه نیستند که مردها به طرز همزمان و در آن واحد نمی توانند دو موضوع را پیگیری کنند . مردها ترجیح می دهند که در هر لحظه زمانی ، به یک موضوع رسیدگی کنند و بنابراین قطع صحبت آنها خلاف این خواسته آنهاست .
بر عکس ، زنها می توانند به طور همزمان با تلفن صحبت کنند ، شعله چراغ غذاپزی را پائین بکشند تا غذا سرد نشود ، کودکانشان را آرام کنند و به حرف همسرشان هم گوش کنند .
آگاهی انبساط یافته زن به او امکان می دهد که همزمان کارهای متعددی انجام دهد البته مردها هم می توانند آگاهی خود را بسط بدهند و همزمان چندکار مختلف را انجام دهند و در هر لحظه به کاری برسند .
چرا زنان حرف می زنند
زنان به دلایل متعددی حرف می زنند . گاه زنان به همان دلیل که مردان لب از سخن می بندند حرف می زنند . اما روی هم رفته می توان برای حرف زدن خانمها به چهار دلیل اشاره کرد .
1- برای مخابره یا دریافت پیام ( این تنها دلیل صحبت مردان است )
2- برای بررسی و کشف اینکه چه باید بگویند ( زنان به صدای بلند فکر می کنند .)
3- برای رهایی یافتن از ناراحتی
4- برای ایجاد صمیمیت
نیازهای اولیه زنان و مردان
نیازهای اولیه زنان
1- مورد عشق واقع شدن
2- مورد توجه قرار گرفتن
3- درک شدن
4- احترام شدن
نیازهای اولیه زنان
1- مورد عشق واقع شدن
2- مورد پذیرش قرار گرفتن
3- مورد قدردانی واقع شدن
4- مورد اعتماد قرار گرفتن
فرضیه های جنسیتی
از آنجایی که به ما نیاموخته اند که چگونه انرژی های مونث و مذکر بودن خود را متعادل سازیم درباره جنس خود و جنس مخالف خود فرضیه سازی می کنیم .
هفت نمونه زیر فرضیه های اشتباهی هستند که می توان به آنها اشاره کرد :
1- زنها با محبت و مردها بی محبت هستند .
2- زنها غیر منطقی و مردها باهوش هستند .
3- زنها حمایتگر و مردها ویرانگر هستند .
4- زنها ضعیف و مردها قدرتمند هستند .
5- زنها تحت سلطه و مردها مسلط هستند .
6- زنها وابسته و مردها مستقل هستند .
7- نقش اشخاص با توجه به جنسیت آنها مشخص می شود .
همه ما هر جنسیتی که داشته باشیم از ویژگیهای زیر می توانیم برخوردار باشیم :
1- هدفمند 2- باهوش 3- خلاق 4- با محبت 5- قدرتمند 6- قاطع 7- متکی به خود
هفت نگرش مثبت
هفت نیاز عاطفی یا نگرش وجود دارند که در زندگی زناشویی نقش آفرین هستند ، عبارتست از :
عشق * علاقه * درک * احترام * قدردانی
پذیرش * اعتماد واطمینان
زنان و مردان تفاوت ها ، شباهت ها
روان شناسان در مورد بروز تفاوت زن و مرد، هر دو عامل محیط و وراثت را سهیم می دانند. اما جامعه شناسان با روان شناسان اختلاف نظر فاحشی دارند. آنها معتقدند كه تفاوت های زن و مرد معلول تفاوت رفتاری است كه جامعه در مورد آنان پیش می گیرد و معتقدند كه دو جنس در اساس با هم هیچ تفاوتی ندارند، بلكه اجتماع موجب می شود كه آنها گرایش های متفاوت پیدا كنند و به زمینه های مختلف سوق داده شوند. از نظر جامعه شناسان تفاوت زن و مرد در جزییات است نه در كلیات. زیست شناسان عقیده دارند كه زن و مرد تفاوت های بنیادی دارند، بدین معنا كه تفاوت های آنها در درجه اول ارثی است نه محیطی. آنها معتقدند كه هر سلول بدن زن با هر سلول بدن مرد تفاوت دارد.
آنها قبل از آن كه به دنیا بیایند و تحت تأثیر نفوذهای اجتماعی قرار گیرند، كاملاً تمایز پیدا كرده و برای زن یا مرد شدن آماده می شوند.
ویژگی های ساخت و عملكرد اعضا و دستگاه های بدن دختران و پسران متفاوت است. این تفاوت طوری است كه پسران را برای زندگی فعال و پرجنب وجوش، و دختران را برای زندگی آرام آماده می كند. در استعداد تجسم فضایی، تشخیص جهت و هدف گیری، پسرها بهترند. از نظر كلامی دخترها برتری دارند، اما از نظر ادراك كلامی پسرها برترند.
پسرها ارتباط های مكانیكی را بهتر درك می كنند و استعداد ریاضی بهتری نسبت به دخترها دارند، اما در كارهای دستی مخصوصاً كارهایی كه نیاز به چالاكی انگشتان دارند دخترها بهترند و چابكی انگشتان زنان به آنها اجازه می دهد كه ماشین نویس خوبی باشند. یكی از ویژگی های جالب زنان این است كه می توانند اطلاعاتی را برای مدت كوتاهی در حافظه خود نگه دارند كه با هم هیچ ارتباطی ندارند و به خود آنها نیز مربوط نیست. بر پایه همین توانایی است كه زن ها بهتر می توانند به منشی گری و كارهای دفتری اشتغال داشته باشند. دختران از دوران ابتدایی تا دانشگاه آن هم تا سطح لیسانس در مجموع بهتر از پسرها درس می خوانند و موفقیت های بیشتری به دست می آورند. اما بعد از فراغت تحصیل و به ویژه بعد از دوره لیسانس، معمولاً از رقابت دست برمی دارند و در صورت ازدواج، خود را كاملاً وقف خانواده می كنند. البته زنان شاغل، نویسنده، وكیل و پزشك هم وجود دارند اما كمتر به جاه طلبی و مقام پرستی روی می آورند و این امر به مقدار زیادی از شكوفایی استعدادهای آنها جلوگیری می كند. پسمی توان گفت كه علت محدودیت زن ها مسائل عاطفی است نه كمبود استعداد.
«ماتینا هورنر» می گوید زنان برای به دست آوردن موفقیت برانگیخته می شوند ولی در عین حال از موفقیت نیز می ترسند. هورنر می گوید: موفق شدن در دنیای رقابت طلب چیزی است كه خیلی از زنها از آن پرهیز می كنند زیرا ویژگی هایی را منعكس می كند كه به طور سنتی غیرزنانه به حساب می آید. كتاب «پرواز تنها، زنان مجرد در نیمه راه عمر» نوشته آسیب شناسان خانواده ـكارل آندرسون» و «سوزان استوارت»، با بررسی زندگی زنان و مردان قبل و بعد از تأهل، چنین نتیجه می گیرد كه مردان معمولاً پس از ازدواج پله های ترقی را طی می کنند و كارآمدتر، عاقل تر و نهایتاً موفق تر می شوند.
«دیوید اسكوس» پروفسور علوم رفتار شناسی بیان می كند كه كروموزم X پدری نه تنها از نظر وراثت خصوصیات زنانه نقش مهمتری را نسبت به كروموزوم X مادری ایفا می كند بلكه انتقال دهنده برخی مهارت های اجتماعی نیز هست و این بدین معناست كه مردان باید مهارت های اجتماعی را بیاموزند، در حالی كه زنان آن را در ساختمان ژنتیكی خود دارند و این امر با بسیاری از جنبه های بلوغ (روانی، اجتماعی، جنسی) در دختران و پسران نیز مطابقت دارد.
محققان استرالیایی اعلام كرده اند: آن قسمت از مغز كه برای صحبت كردن مورد استفاده قرار می گیرد در زنان نسبت به مردان 30-20 درصد وسیع تر است. شاید همین موضوع سبب می شود كه زنان در امتحانات بلاغت شفاهی، حافظه شفاهی و برخی مهارت های حركتی ظریف بهتر از مردان عمل كنند. در مطالعه ای كه با استفاده از فن رادیوگرافی و MRI صورت گرفت مشخص شد كه مردان تنها از سمت چپ مغز خود برای حل مسائل زبان شناسی استفاده می كنند در حالی كه زنان از هر دو نیمكره مغز سود می برند. توانایی زنان در استفاده همزمان از هر دو نیمكره مغز، آنها را قادر می سازد كه به هنگام صحبت كردن به مراكز عاطفی نیز دسترسی پیدا كنند و در ارتباطات عاطفی موفق تر عمل كنند. شاید این نكته را كه خانم ها مددكاران اجتماعی، مشاوران، آموزگاران و پرستاران موفق و خوبی هستند بتوان به این موضوع نسبت داد.
تفاوت هورمونی بین مرد و زن، مسئول قسمت بزرگی از تفاوت ها در توا
تستوسترون ترشح شده در مردها اثر آنابولیكی پرقدرتی دارد؛ به این معنی كه موجب افزایش تولید پروتئین در تمام بدن به ویژه در عضلات می شود. در واقع حتی مردی كه فعالیت ورزشی زیادی ندارد اما تستوسترون زیادی دارد جثه عضلانی او 40 درصد بیشتر از زنان نظیر خود خواهد بود و قدرت او نیز به همین نسبت بیشتر است. هورمون جنسی زنان یعنی استروژن نیز احتمالاً مسئول قسمتی از اختلاف بین قدرت زن و مرد است، اگرچه اثر آن به همان شدت تستوسترون نیست. معلوم شده است كه استروژن رسوب چربی را در زنان به ویژه در بعضی بافت ها افزایش می دهد. بدیهی است این موضوع مانعی در برابر تولید حداكثر قدرت در ورزش هایی ایجاد می كند كه به سرعت یا قدرت بدنی بستگی دارد اما از طرف دیگر این موضوع می تواند در ورزش های استقامتی سخت كه برای تولید انرژی نیاز به چربی دارند یك كمك مؤثر به شمار آید. چنانکه ركورد رفت و برگشت بین دو سوی كانال مانش در حال حاضر متعلق به زنان است.
پسرها در پرتاب كردن توپ و دیسك بهتر از دختران هستند. شاید علت آن در اغلب موارد این باشد كه پسران برای بازی با توپ تقویت می شوند اما احتمالاً علت اساسی تری هم وجود دارد؛ شكل دست ها در دو جنس متفاوت است، مخصوصاً در دختران ساعد با بازو زاویه ای تشكیل می دهد كه در دست پسران وجود ندارد. بنابراین دختران به دلایل ژنتیكی و تشریحی نمی توانند موفقیت پسران را در پرتاب به دست آورند. نكته قابل توجه دیگر آن است كه اگر مرد و زنی را در جزیره ای دور افتاده رها كنید چگونگی وضعیت سوخت و ساز بدن در خانم ها منجر به آن خواهد شد كه زن بیش از مرد زنده بماند.
تفاوت زنان و مردان در تمایلات جنسی
· مردان مدام به برقراری رابطه جنسی می اندیشند . این یکی از تصورات زنان نسبت به مردان است . بله این گفته کاملا واقعیت دارد اما زنان باید آگاه باشند که این یکی از خصوصیتهای بیولوژیکی مردان است .در واقع مردان در طبیعت اینگونه طر احی گردیده اند و نباید به آنها به دید موجوداتی شیطانی نگریست . علت دیگر را میتوان در تبلیغات گسترده رسانه ها در فیلمها و آگهی های تبلیغاتی جستجو کرد که مدام سکس و پورنوگرافی را ترویج میدهند.
· انگیزش بصری نقش مهمی در تهییج جنسی مردان ایفا میکند . مردان از لحاظ جنسی موجوداتی بصری هستند اما زنان بیش از آنکه ......
· مردان مدام به برقراری رابطه جنسی می اندیشند . این یکی از تصورات زنان نسبت به مردان است . بله این گفته کاملا واقعیت دارد اما زنان باید آگاه باشند که این یکی از خصوصیتهای بیولوژیکی مردان است .در واقع مردان در طبیعت اینگونه طر احی گردیده اند و نباید به آنها به دید موجوداتی شیطانی نگریست . علت دیگر را میتوان در تبلیغات گسترده رسانه ها در فیلمها و آگهی های تبلیغاتی جستجو کرد که مدام سکس و پورنوگرافی را ترویج میدهند.
· انگیزش بصری نقش مهمی در تهییج جنسی مردان ایفا میکند . مردان از لحاظ جنسی موجوداتی بصری هستند اما زنان بیش از آنکه با نگاه کردن و یا لمس کردن از لحاظ جنسی برانگیخته گردند، نسبت به آلام و واژه ها و لحن صدا از خود واکنش نشان داده و برانگیخته میگردند . عدم آگاهی نسبت به این تفاوت بارز میان دو جنس میتواند برای زنان و مردان مشکل ساز باشد.
· تخیلات نیز نقش بسیار قدرتمندی در تهییج جنسی مردان ایفا میکند .این بدان معناست که مردان بسیار در مورد رابطه جنسی خیال پردازی میکنند . یافته ها بیانگر آن است که مردان ٣ برابر زنان برقراری رابطه جنسی را در رویاهای خود می بینند.
· مردان و زنان در سطح انرژی و تمایلات جنسی نیز با یکدیگر تفاوت دارند . زنان معمولا یک باطری و یا منبع انرژی دارند که تمام آارهای خود را با آن انجام میدهند از قبیل کار، مراقبت و رابطه جنسی . اما مردان یک باطری تعبیه شده یدک صرفا برای برقراری رابطه جنسی همواره در اختیار دارند . بدین مفهوم که یک مرد ممکن است مانند یک دونده ماراتون خسته و ناتوان باشد اما کماکان انرژی کافی برای برقراری رابطه جنسی در اختیار خواهد داشت . اما این سناریو برای زنان هیچ مصداقی ندارد . اما تصور "خیلی خسته برای برقراری رابطه جنسی " بندرت به ذهن یک مرد خطور می کند . این مسئله به ساختار مغزی زن و مرد مربوط میگردد . میل جنسی زنان شدیدا به بخش احساسی و عاطفی مغزشان مرتبط است . میل جنسی مردان آمتر به احساسات مقید است . این تفاوت نیز میتواند تنش جنسی بزرگی را میان زنان ومردان پدید آورد. اما این نیز یک تمایز بیولوژیکی میباشد.
· زنان و مردان هر دو تحت تاثیر سیکل هورمونی قرار دارند . اکثر زنان سیکل ٢٨ روزه ای داشته که بروی خلق و خو و تمایلات جنسی آنان تاثیر گذاراست . مردان نیز دارای سیکل بیولوژیکی هستند . مردان دارای انباشت تستوسترون ٣ روزه در بدن خود میباشند . یک مرد معمولی دارای سائق جنسی ٣ روز در میان میباشد . یعنی تمایل دارد حداقل ٣ روز در میان رابطه جنسی داشته باشد . اما این سیکل نیز همچون سیکل زنان در افراد مختلف با یکدیگر تفاوت دارد . البته این موضوع نباید توجیهی برای زیاده خواهی مردان باشد از آنجایی که این تمایلات قابل کنترل میباشد.
· خیانت جنسی برای مردان و خیانت احساسی (رابطه صمیمی ) برای زنان غیر قابل تحمل است . بدین مفهوم که برای یک مرد حتی تصور خیانت جنسی همسرش میتواند واکنش شدیدی در وی ایجاد کند . اما در زنان بیشترازاین موضوع هراس دارند که نکند همسرشان آنها را رها کرده و عاشق زن دیگری شود.
· پیک جنسی (اوج تمایلات جنسی ) در مردان در سن ١٨ سالگی و در زنان در سنین ٣۵ تا ۴٠ سالگی میباشد . یکی دیگر از تفاوتهای فاحش.
· شدت اورگاسم (اوج لذت جنسی) در زنان بیشتر از مردان میباشد.
· مدت رسیدن به اوج لذت جنسی در مردان کمتر از ٣ دقیقه و در زنان ١٠ تا ٢٠ دقیقه (حداقل ١٢ دقیقه ) بطول می انجامد.یکی دیگر از تفاوتهای دردسر ساز.
· کاهش تناوب روابط جنسی در مردان وزنان واکنشهای متفاوتی ایجاد میکند : در مردان میل جنسی افزایش یافته، سریعتر تحریک شده و آسانتر به اوج لذت جنسی میرسند اما در زنان کاملا برعکس است بطوری که میل جنسی کاهش یافته، به سختی برانگیخته میگردند و رسیدن به اوج لذت جنسی بسیار دشوار میگردد . یکی دیگر از تفاوتهای مشکل آفرین. اسکلت مردان نسبت به اسکلت زنان: کتفها عريض تر، قفسه سينه طويل تر، حفره لگن خاصره کوچکتر (در زنان اين حفره بمنظور تسهيل روند زايمان بزرگتر است)
* دندانهاي مردان بزرگتر، قوس فوق ابرويي بزرگتر و برجسته تر، پيشاني پايين تر و شيب دار تر ميباشد.
* استخوان فک تحتاني در زنان گردتر و در مردان چهار گوش ميباشد.
* استخوان گونه در مردان برجسته تر است.
* جمجمه مردان حجيم تر و بزرگتر است.جمجمه زنان گردتر و در فرق باريک است.
* بيني زنان تيزتر، باريک تر و داراي برجستگي کمتري ميباشد.
* استخوانهاي کل بدن مردان سنگين تر از استخوانهاي کل بدن زنان ميباشد.
* مردان بطور متوسط 10 سانتي متر بلند قامت تر از زنان ميباشند.
* توده عضلاني مردان 50 درصد بيشتر از توده عضلاني زنان ميباشد. بدين مفهوم که زني که هم سايز مرد همتاي خود است تنها 70 درصد وي قدرت عضلاني دارد.
* بدن زنان 10 درصد چربي بيشتري دارد.
* تجمع و نحوه توزيع چربي در زنان در بازوها، زانوها و سرين متمرکز است (گلابي شکل) اما در مردان در نيمه مياني بدن و در پشت، قفسه سينه و شکم (سيبي شکل).
* قلب زنان 25 درصد کوچکتر از قلب مردان است. بنابراين قلب مردان توان پمپاژ خون بيشتري را داراست. به همين خاطر در هر فعاليت بدني زنان زود تر از مردان خسته ميشوند.
* انعصاف پذيري بدن زنان بيشتر از مردان ميباشد.
* پاي مردان اندکي از پاي زنان بلند تر است.
*گنجايش ششهاي مردان 25 تا 30 درصد بيشتر از ششهاي زنان است. بنابراين توان انجام فعاليتهاي هوازي در مردان بالاتر ميباشد.
* پوست زنان گرم تر و لطيف تر از پوست مردان است.
* معده مردان نسبت به معده زنان اسيد بيشتري ترشح ميکند.
* زنان به بو و اصوات حساس تر ميباشند.
* تحمل درد براي مردان آسانتر ميباشد.
* مردان باهوشتر از زنان نميباشند.
* زنان مهارتهاي کلامي بهتري نسبت به مردان دارند.
*سرعت پردازش اطلاعات در زنان و مردان يکسان ميباشد.
* مردان بيشتر چپ دست هستند تا زنان.
* پوست مردان چرب تر بوده و بيشتر عرق ميکند.
* مردان فواصل دور را بهتر ميبينند و ادراک عمق بهتري نسبت به زنان دارند. زنان در شب و تاريکي ديد بهتري داشته و حافظه بصري بهتري نسبت به مردان دارا ميباشند. حس جهت يابي نيز در مردان قوي تر از زنان است.
* زنان حامل دو کروموزوم X بزرگ بوده اما مردان حامل يک کروموزوم X و يک کروموزوم کوتاه Y ميباشند.
* هورمون استروژن تا پيش از يائسگي از زنان در برابر بروز پوکي استخوان و نارسايي هاي قلبي محافظت ميکند.
* مردان بطور متوسط 7 سال کمتر از زنان عمر ميکنند.
بيماريها و اختلالات رواني:
* زنان بيشتر از مردان در معرض بيماريهاي مزمن و اختلالات خود ايمني قرار دارند.
* احتمال الکلي شدن مردان بيش از زنان است.
* با آنکه سرطان پروستات مختص مردان ميباشد اما سرطان سينه در مردان بالاي 50 سال نيز مشاهده ميگردد که درمان آن نيز بسيار دشوارتر ميباشد.
* امکان اينکه قلب زنان به آريتمي دچار شود بيشتر است.
* مردان در پي مواجهه با استرس و مشکلات از خانواده خود کناره گيري کرده و نامهربانتر ميگردند اما زنان مهربانتر گشته و به خانواده خود بيشتر توجه ميکنند.
* زنان بيشتر از مردان دست به خودکشي ميزنند اما نرخ موفقيت آميز بودن خود کشي در مردان بالا تر ميباشد.
* نرخ چاقي و اختلالات تغذيه اي در زنان بيشتر از مردان است.
*ميزان حملات قلبي در مردان بيشتر از زنان است. اما احتمال اينکه زنان ظرف 1 سال پس از اينگونه حملات فوت کنند بيشتر است.
* زنان معمولا نسبت به مردان 10 سال ديرتر به عوارض قلبي دچار ميگردند.
* سکته قلبي در زنان کمتراز مردان است. اما احتمال مرگ پس از سکته در زنان بيشتر.
* فراواني افسردگي در زنان دو برابر مردان ميباشد.
* شيوع ميگرن در زنان 3 برابر مردان است.
* کاهش حس شنوايي در مردان و عارضه نزديک بيني در زنان بيشتر ميباشد.
* التهاب مفاصل در زنان 3 برابر مردان بوده اما نقرس ميان مردان شايعتر است.
* ميزان سرطان ريه،کليه ها،مثانه و لوزالمعدع در مردان بيشتر از زنان است. در مقابل سرطان تيروئيد بيشتر در زنان مشاهده ميگردد.
*ميزان ابتلاي زنان به پوکي استخوان (پس از يائسگي) بيشتر از مردان ميباشد.
* سنگ کيسه صفرا در زنان شيوع بيشتري دارد.
*علايم سرطان ريه، نارساييهاي ريوي و آسم در زنان شديد تر و طاقت فرسا تر است.